جنگ جهانی دوم تانکهای مشهوری در هر دو طرف نبرد داشت. یک طرف تانک تایگر آلمان نازی و دیگر سو تانکهایی چون ام۴ شرمن آمریکایی و تی۳۴ شوروی آتش بر سر نیروهای مقابلشان میریختند.
البته شهرت تایگر به دلیل تابآوری بالا مقابل حملات از دیگران بیشتر بود و ببر آلمان نازی را لایق عنوان مخوف کرد. حال پرسش این است که شهرت تایگر تا چه اندازه بر مبنای واقعیت بود؟
بدون شک تانکهای تایگر ماشینهای جنگی مرگباری بودند و هنگامی که سال ۱۹۴۲ برای نخستین بار وارد میدان نبرد شدند نیروهای متفقین را به وحشت انداختند.
زره جلویی تایگر به ضخامت ۱۲۰ میلیمتر تقریبا مقابل مهمات تانکهای متفقین غیرقابل نفوذ بود و برای مثال گلوله توپ اصلی ۷۶ میلیمتری شرمن فقط از پشت میتوانست در زره تایگر نفوذ کند.
در سوی دیگر توپ اصلی تایگر با کالیبر ۸۸ میلیمتری به راحتی زره تانکهای متفقین را پاره میکرد. به این ترتیب در جنگ تایگر هم شکارچی بود و هم غیرقابلنفوذ.
البته که هر سلاحی نقاط ضعفی هم دارد و تایگر هم از قاعده مستثنی نبود. در کمال تعجب بزرگترین نقطه ضعف تایگر را باید در فرایند ساخت آن دید که در دوران جنگ گران و زمانبر بود و به این ترتیب رساندن سلاح کافی به میدان نبرد با مشکل مواجه میشد. میدانی که انبوه تانکهای شرمن و تی ۳۴ چون سیل به آن سرازیر میشد.
نکته دیگر پیچیدگی مکانیکی تایگرها بود که اطمینانپذیری آنها را در میدان نبرد پایین میآورد و باعث مشکلات فراوان میشد.
ناگفته نماند که متفقین نیز بیکار ننشستند در نهایت تانکی که بتواند زره محکم تایگر را بشکافد ساختند و شرمن فایرفلای را به میدان نبرد فرستادند.